نتایج جستجو برای عبارت :

مجبورم برخی اوقات آبکی بنویسم!

متن آهنگ مجبورم از پویا بیاتی
من این دردا رو غصه فردا رو پای کی بنویسم
من از دلتنگی بعد هر آهنگی تو گریه هام خیسم
مجبورم بسوزم با غم این دل خسته
مجبورم
بسازم با این قلب شکسته
مجبورم
حرمت عشق زبونمو بسته
مجبورم تو دل بریزم و بروم نیارم
مجبورم
پا روی شیشه دلم بذارم
مجبورم
منبع : رز موزیک
مسائل روز کشور و جامعه را هر روز می‌بینم، اما مجبورم برخی اوقات آبکی بنویسم و وانمود کنم: همه چیز خوب و گل‌وبلبل است!
قوانین وبلاگ‌نویسی هیچ وقت روشن و شفاف نیست که بدانیم خطوط قرمز انتقاد و مطالبه‌گری تا کجا هست که اگر چیزی نوشتیم، مصداق برچسب خوردن‌های ناجور! و خدای نخواسته چوب در آستین کردنمان نشود!
دانلود آهنگ پویا بیاتی مجبورم
دانلود آهنگ جدید پویا بیاتی به نام مجبورم
Download New Music Pouya Bayati – Majbooram
بزودی … – همراه با دمو آهنگ
ترانه زیبای مجبورم با صدای پویا بیاتی هم اکنون آماده دانلود از رسانه بزرگ جاز موزیک
Exclusive Song: Pouya Bayati | Majbooram With Text And Direct Links In JazzMusic
دانلود آهنگ با کیفیت 128

متن آهنگ مجبورم پویا بیاتی
من این دردارو غصه ی فردارو پای کی بنویسممن از دلتنگی بعد هر آهنگی تو گریه هام خیسممجبورم بسوزم با غم این دل خسته مجبورم بسازم با این
زندگی شکل گرفته است از گاهی اوقات ها
گاهی اوقات شیرین است ، گاهی اوقات تلخ ،گاهی اوقات پولدارمان می کند ،
گاهی اوقات بی پولمان ، گاهی اوقات سلامتمان می دارد ، گاهــی اوقــــات
مریضمان می نماید ، گاهی اوقات با ماست و گاهی اوقات بر ما و علیه ما.
ادامه مطلب
 
نام دلنوشته: اینکه مجبورم
نویسنده: صبا م.حسینی
 
 
با امروزمیشود۲۰روز..
من ۲۰روز کمبودداشتم..
کمبودنداشتنت درزندگی ام..
من اسمش،رانمی گذارم زندگی،میگذارم زجر همراه بادرد.
حال امروزه هایم راشجریان وصف میکندوقتی باآن سوزصدایش میخواند:
_دستاتوبردار،ازگلوی من.
انگارکسی دستانش را دور گلویم می آویزد،
_دســتاتوبردار،ازگلوی من.
تامرز مردن مرامیکشاندوبه یکباره مرارهامیکند.
میدانم که قصدآزارم رادارد...
اینکه مجبورم یک روزدیگرهم بی تو زنده بمان
میدونم فعلا زندگی خیلی خوبی ندارم مجبورم تنها زندگی کنم مجبورم جایی زندگی کنم که حس خوبی ندارم مجبورم هر هفته در رفت و آمد باشم مجبورم خیلی چیزهای دیگه رو تحمل کنم ولی چیزی که هست اینه خیلی چیزا اجبارن و تحملشون سخته ولی چیزای خوبی که دارم کم نیستن کوچک هم نیستن جایگاهی که الان دارم هیچکدام از نوه های این خانواده نداشته و رو به روم کلی آدم هست امروز یکیشون رو دیدم تمام ضعف هام رو گذاشتم توی اتاق و اومدم بیرون تمام مدت لبخند زدم و با اعتماد به
ناموسا ۸ پس لرزه. منم که کلا رو ویبره ام. چرا مری گواهینامه نداره با ماشین بریم بیرون؟ همه بیرونن. حاجی سنجش فردا رو چیکار کنم. قلبم تو دهنمه خوابم نمی بره. اصن من مامانمو میخوام. ری ری اینا تا دم خونمون اومدن ماشینشون پر بود ولی :( آقا گیر ندید امشب هم پست زیاد میذارم هم غر زیاد میزنم. خب مری هم خوابیده :( همه خوابیدن :(  بخواب زن :( اصن برا چی بیداری خب؟ میمیری دیگه مث بقیه. این وسط اون سایت کوفتی لرزه نگاری دانشگاه تهران چرا رگ به رگ شده؟ 
میدونید
میخوام خیلی رها بنویسممیخوام اینجا حداقل بشه حیاط خلوتممیخوام خیلی راحت بگم که:حالم بد میشه بخوام روزی ده بار به یه نامحرم پیام بدمحالم بد میشه یعنی واقعا بهم میریزم ها، نه فقط یه حس بداصلا جسم و روحم کلافه میشهولو اون آدم مسئول مقابلم باشه که اهل رعایت و باتقواست و متاهلهاصلا چه ربطی داره؟نامحرم نامحرمه... حالم بد میشه بیش از چندتا پیام در روز بدم...حتی معده ام بهم میریزه...! یه حالی شبیه انباشته شدن خیلی زیاد عناصر بی ارزش در درونم....حالم رو
پویا بیاتی مجبورم
Download New Music Pouya Bayati – Majbooram
دانلود آهنگ مجبورم به همراه متن آهنگ از
رسانه ویک موزیک
با بالاترین سرعت و قابلیت پخش آنلاین
با کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ بهمراه پخش آنلاین و متن آهنگ
لطفا این آهنگ رو لایک کنید و از بخش دیدگاه ها، نظر خود را درباره آن به اشتراک بگذارید. امیدوارم از این آهنگ
لذت برده باشید جهت حمایت از ما ویک موزیک  را به دوستان خود معرفی نمایید.
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه مطلب
نزدیک دو هفته س که شب و روزم جانسون با هم عوض شده، خانم کوچولو شبا تا ساعت یک بیداره ، منم با خاموشی باتری ام مجبورم بیدار بمونم
از اون ور تا ساعت ۹صبح می‌خوابه ولی من بعد نماز در تدارک صبحانه هستم
و وقتی بیکار میشم اونم از خواب بیدار میشه و دوباره همون پرسه طی میشه تا بعد از ظهر که خودمم در حین خواباندن خانمی خواب میرم .
این اتفاق باعث شده من هیچ وقت کامل به کارهام نرسم ، و مهم تر اونم اینکه برنامه زندگیم بهم خورده و گیج و گیجم.
وقتی خواب بچه تن
خاطر حضرت حافظ را ظاهراً پس از ترس از کرونا و رنج عزلت، بساطتی دست داد که سبب شد امشب با من تماس حاصل کنند و این شعر زیبا و عمیق و به جا را تقریر فرمایند:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به
دلم می‌خواد برم خارج که درگیر فامیل‌بازی و رسم و رسوم‌ها و 
نمی‌تونم بنویسم.
خودم رو مجبور می‌کنم.
با کی دارم حرف می‌زنم؟
دلم می‌خواد
دلم می‌خواست
نمی‌دونم چه چیزی دلم می‌خواست اتفاق بیفته؛ ولی دلم می‌خواست در این موقعیت زمانی و مکانی وجود نداشتم.
فکر کنم آدم بی‌عاطفه‌ای هستم. یه وقت‌هایی به نظر میاد نیستم ولی فکر کنم باشم.
چقد سخته نوشتن.
مجبورم؟ مجبورم.
اگه
من هیچ هویتی ندارم.
یه چیزی به ذهنم رسید. فکر کنم من همیشه خودم رو جاج می‌کن
گاهی اوقات فکر می
کنم به دست نیاوردن می تواند برایم مفیدتر باشد.از خیل لذت های مادی گرفته تا عشق
و سایر چیزهای جدی تر.این نرسیدن ها هنوز به آدم انگیزه ادامه کار می دهد. یکی از
چیزهای خیلی ساده که قبلا لذت بخش بود و الان نه، سفر کردن با مترو از این سر شهر
به آن سر شهر بود.این کار این روزها اینقدر دچار تکرار شده که دیگر نمی توان از آن
لذتی برد.قبلا از اینکه خیره شوم به آدم های متفاوت و دست فروش های مترو لذت می
بردم.انگار می خواستم چیزی را کشف کنم یا
شاید فکر کنید اوقات فراغت از زمان خاصی به وجود آمده است اما اوقات فراغت در تمام مراحل تاریخی زندگی بشر وجود داشته است. چیزی که از دوران اولیه تا امروز تغییر کرده است آگاهی ما نسبت به موضوع اوقات فراغت است. در گذشته کار، بازی، تفریح زیاد از یکدیگر جدا نبودند. حتی یکسری از آنها با هم جزء آئین مذهبی بودند. به عبارت دیگر معنای آنها در زندگی با وجود تفاوتشان یکی بود. در چنین شرایطی مشخص است اوقات فراغت به معنای امروزی وجود نداشته است. می‌توان برای
باز صبح به ما رسید
تا ساعتی دیگر از ما هم جلو می زند و ما مجبوریم با ظهر سر کنیم
البته ظهر هم همیشه مرا قال می گذارد دقیقا مثل برادرش غروب
و من مجبورم با شب سر کنم
اینگونه نمی شود
باید تندتر باشم
آنقدر سریع که دوباره به صبح برسم.
پ ن : سپیده زد مگر تو خندیدی؟
من یه دختر حدود 25 ساله هستم که در طول ترم تحصیلی (الان که خوشبختانه تعطیلاته) چون دانشگاه مون خارج از شهره، مجبورم توی مسیر برگشت به خوابگاه با یکی از همکلاسی هام و دوست پسرش باشم. یعنی هم مسیر هستیم یه جورایی و منم مجبورم با اون ها برگردم.
حالا سه تا موضوع این وسط هست:
یکی که خیلی مهمه خودم معذبم، ولی راه دیگه ای ندارم. خوب دیگه یه دختر تنها مجرد بی دوست و این ها (نمیخوام توجیه بیارم که بگین دنبال دوست پسر پیدا کردنه و اهلش هم نیستم اگه بودم که ت
خیلی می سوزه، مجبورم سکوت کنم، مجبور خود خوری کنم. جرأت گفتن و حرف زدن ندارم اصلا... دارم ذره ذره آب میشم... کاش کسی هم بود کنار من تا.... ولی همه میرن، چون همه خودشون رو میبینند، نیازهاشون رو...
خدایا دلم گرفته، میدونمم برای دلم کاری نمی کنی...
فردا مجبورم کمی دروغ بهم ببافم ...
امیدوارم اولین . آخرین دروغ های امسالم باشه :(
فردا رو مجبورم .... اگر نگم برای همیشه توبیخ میشم و یکی از نگران کننده ترین وضعیت رو دارم 
دلم به حال خودم میسوزه ... 
درستش میکنم 
همه چیو درستش میکنم انقدر میزون که یه روز میام و میگم تونستم ....
اره منم تونستم همه چیو درست کنم ... 
بالاخره تونستم ...
همه چیو برمیگردونم سرجاش ... همه چیو ... 
به خودم همین الان و همینجا قول میدم ...
خودمو میشکونم ... اما نمیزارم خراب بشه ...
درست
محاسبه اوقات شرعی
اذان صبح:
جو زمین در تعیین اذان صبح مؤثر است. پرتوهای نور سحرگاهی (فجر صادق) وارد جو می‌شوند با استفاده از علم اپتیک و قوانین مربوط به شکست و رصدهای دوره‌ای آسمان، فجر صادق وقتی روی می‌دهد که ارتفاع خورشید حدود ۱۷ الی ۱۹ درجه زیر افق سحرگاهی قرار بگیرد. با این عدد زاویه ساعتی خورشید بدست آمده و با تعدیل زمان وقت اذان صبح مشخص می‌شود. در حال حاضر مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران که مسولیت استخراج اوقات شرعی ایران ر
هر فعالیتی در زندگی ما پیامدی دارد. اوقات فراغت و فعالیت­‌های فراغتی هم از این قاعده مستثنی نیست و پیامدهایی در زندگی ما دارد. محققین و متخصصان همیشه به این موضوع اشاره داشته‌­اند که اوقات فراغت مانند شمشیر دولبه است که در صورت استفاده مناسب از آن تأثیرات مثبتی در زندگی فرد خواهد داشت. در این بخش به بررسی رابطه بین شرکت در فعالیت­‌های فراغتی و کارکردهای مثبت آن در زندگی افراد می‌پردازیم.
۱- کارکردهای جسمانی اوقات فراغت
از نخستین فواید شر
بسم الله
میدونی. یه نقطه ی تاریک توی مغزم و زندگی هست. یه نقطه ی درد. یه نقطه که نمی تونم توی وجودم حلش کنم. و هر چند وقت یه بار مجبورم باهاش مواجه بشم... مجبورم... و این درد مواجه همیشه با من همراهه... انقدر که مثلا مجبور بشم برم اینستاگرامی که اذیتم می کنه رو چک کنم.... ازش اسکرین شات بگیرم و به خاطر بسپرمش.... و بجنگم... با سیاهی اش توی وجودم بجنگم...
چقدر دلم میخواست روبروت میشستم و دستت رو میگرفتم و گاهی از خودم برات می گفتم.... گاهی... قیافه من شبیه ادم
من بنده عبد تو هستم 
ولی خوب بعد دوتا بچه داشتن بچه سوم سخته از پسش بر نمیام مجبورم سقط کنم.
ولی نذر میکنم به گربه ها بیشتر کمک کنم بتونن تو حیاط خونه ما بچه دار بشن.از وقتی اون گربه رفت منم از رفتنش خوشحال شدم زندگی این شکلی شد راستش ما زیاد با طبیعت خوب نبودیم که این بلاها داره سرمون میاد .
میاز دارم با یکی الان صحبت کنم 
بهم واقعا انگیزه بده 
داغم کنه 
موتورمو روشن کنه 
بعدش منو با لگد پرتم کنه تو اتاق 
درو قفل کنه 
و بگه تا اینقدر تلاش نکی از ارامش و غذا خبری نیست 
محبت رو جیره ای کنه 
مجبورم کنه 
کاری کنه که مجبور بشم کاری کنم که دیگه از این همه کارای بیخود دست بردارم (بازی با کلمات کردم :/// )
میدونستم فایده‌ای نداره.
میدونستم قرار نیست خوب بشم..
پس فقط مجبورم بخوابم . 
و چقدر غم‌انگیزه وقتی که حتی رویاهامم شیرین نیستن..
حالا به چه امیدی چشمام رو روی هم بزارم وقتی رویاهام ناپدید شدند.
شایدم ماله یکی دیگه‌شدند. نمیدونم.
شب بخیر:") 
 
دایی جان، من تورو دوست ندارم بلکه بی نهایت عاشقتم.یادم میاد یروز ازم پرسیدی "آیدا چقدر منو دوست داری" و من در جواب گفتم "از جایی که هستی تا جایی که هستی؛ یعنی یه دور کامل زمین دوستت دارم." اما تو بهم گفتی علاقه ای که به من داری از این اندازه فراتره.من بیشتر از این حرفا دوستت داشتم دایی جان، من قلب بزرگ و مهربون تورو خیلی بدرد آوردم و اینو یقین بدون که هرگز خودم رو نخواهم بخشید.ازم خواستی در جهت امواج زندگی شنا کنم ولی من نه تنها به حرفت پشت کردم ب
گاهی اوقات حرف هایی می شنوی که وسط سرت اسفناج سبز میشه .کلا  آدم های با اعتماد به نفس را دوست دارم.  همیشه فکر می کنم ادم های با اعتماد به نفس در زندگی مفیدند  به پوشش گیاهی کمک می کنند . برای همینه گاهی اوقات رو سر ادم اسفناج سبز میشه.  
یکی از خصوصیات رفتاری عجیب و غریب من اینه که توضیح می دم ، حالا توضیح
دادن که چیز بدی نیست ولی الان بازش می کنم که بفهمی چرا نباید بعضی وقتا
توضیح داد .
من از جهت تفکرات ذهنی با بچه های انبار فرق می کنم و حداقل در ظاهر به یک سری چیزها مقیدتر هستم !
بچه
های انبار گاهی اوقات به مهدی که یکم ساده هست ظلم می کنن ، سرش دادن می
زنن و حتی گاهی اوقات می زننش ! برای من هم خیلی اذیت کننده هست که چرا
اینطوری سرش در میارن ! اکثر اوقات چیزی نمی گم و خودم رو به بی
بدی این مهمونیا اینه که فقط من حرفی برای زدن ندارم. :///:  مجبورم تو جمع بشینم و فقط شنونده باشم و نگاه کنم و البته حوصله ام سر بره. الانم دقیقا در همین وضعیتم. مگر این که کسی بزور به حرفم بگیره. با تمام این ها این جمع رو دوست دارم. خیلی صمیمی خیلی گرم. 
ساعت چهار و سی و پنج دقیقه ی  صبح خوابم می‌برد و ساعت پنج ونیم باید بیدار شوم.برای روزی که مجبورم از ساعت شش صبح بیرون بزنم و ساعت هفت شب به خانه برگردم،کمتر از یک ساعت خواب و استراحت!این که ادامه ی روز چه خواهد شد که دیگر مثل روز روشن است!
ادامه مطلب
25/8/1398طرفای عصر که بابات از سر کار اومده بود،یه لحظه متوجه شدم که بنا گوشت متورم شده،البته بگم که روز قبلش کمی شک کردم ولی گفتم نهههه بابا خطای دیده،تا امروز که بزرگتر شده بود دست گذاشتم دیدم یه چیز سفت هست سریع متوجه شدم که اوریون باشه اما بابا و خاله نسرین گفتن نه بابا از دندونشه،خلاصه در حال مجادله سر این بودیم که تصمیم گرفتم به عزیز خاتون بگم و راهنمایی کنه اونم بعد از فهمیدن علائم گفت اگر فردا بزرگتر شد ببر دکتر،فرداش یعنی26/8/98 با  بابا و
توی تلگرام چنل ساختم واسه یکسری اُمور جانبی.فعلا پابلیکه هرکس خواست میتونه عضو بشه اما بعد از چند روز پرایویت خواهد شد و متاسفانه افرادی که عکس پروفایل شخصی ندارن رو مجبورم حذف کنم...لطفا لطفا منو توی موقعیتی که کسی رو ناراحت کنم قرار ندید و فقط اگه همدیگه رو حداقل در حد یک کامنت میشناسیم و عکس پروفایل دارید عضو بشید...ممنون:)
آدرس:@cherryearrings
یا خدا واقعا خجالتی ام!
 
دو تا از استادا امروز بهم گفتن!
 
واسه همینه وسط ندارم.
در حالت عادی در حال خجالتم،
 
و یه وقتایی وقتی مجبورم، توی دفاعی جایی، باید خجالت رو بردارم و اصلا بلد نیستم در اون وسط حرکت کنم.
 
برای همینم هست که نوشتن رو دوست دارم.
 
توی نوشتن بدون اینکه شماها رو ببینم میتونم حرفای دلم رو بزنم.
:)))
یا فحش بدم :)
 
 
اینکه مجبورم صبح تقریبا زود برم خونه دختر عمه جان و به اصرار همسرش موسیقی تمرین کنم سخت ولی لذت بخشه
 
اینکه مجبور بودم بعد از باشگاه به محض رسیدن به خونه برای همراهی با بابا برم برای خرید موتور سخت ولی ذوق آور شد
 
این روزای مردادی خیلی از کارو دارم بنا به خواسته دیگران انجام میدم خدا کنه سرانجامش مفید باشه
شاید این روزها من از معدود نفراتی باشم که از دعوت شدن به ناهار خوشحال که نیست هیچ ناراحت هم هست. فکر میکنم اگه با کسی که دوست داری تا سرکوچه هم بری و برگردی خیلی بیشتر بهت خوش میگذره تا با کسی که دوست نداری به سفر آفریقا بری!نرفتن به این ضیافت چیزی را عوض نمیکنه و حتی بدتر هم میکنه، پس مجبورم به نوشیدن این جام.
اگر پیام ها را جواب ندادم احتمالا به توافق صلح نرسیدم و.... شب را در بازداشت به سر میبرم!
از این که دخترم و اکثر دوستام دخترن و مجبورم برای تک تک رفتارام توضیح بدم بهشون که منظوری نداشتم و از اینکه انقد لوس، نازک نارنجی، خاله زنک و تو فاز و نازنازی ان و خودشونو قد ملکه انگلستان دست بالا میگیرن و فکر میکنن دنیا برا خودشونه و انقد خودخواه و بدبینن متنفرم. 
مُ
تِ
نَ
فِ
رَم
.
+ ۴شنبه ۱۸ سالم میشه و ۱۸۰۰ سال زندگیمو صرف این کردم که سوءتفاهم های خودم و بقیه رو برطرف کنم.
سلام و درود به دنبال کنندگان خانواده برتر
من به واسطه شغلم مجبورم صورتم رو هر روز اصلاح کنم، سوالم از آقایان با تجربه است که آیا فوم بهتره یا خمیر یا ژل اصلاح، از ژیلت بلو 3 استفاده میکنم کلا خیلی محدودم باید اصلاح روزانه بکنم، کدوم رو پیشنهاد میدید، اینم عرض کنم که یک بار موافق جهت و یکبار مخالف جهت اصلاح میکنم برای اصلاح بهتره افراد با تجربه کدوم رو استفاده کنم، فول و خمیر و یا ژل اصلاح کدوم اصلاح صاف تری و دقیق تری میده که مو باقی نمی نونه.
امروز خواستم برای امتحان دوشنبه شروع کنم
هرچندکه فردا هم وقت هست ولی حقیقتا این ترم دیگه حوصله ی اعتراض زدن و پیاده روی تا دفتر استاد رو ندارم
یه فکر خوب به سرم زد!
ساعت مچی قدیمیم رو بستم به دستم تا حواسم باشه وقت استراحت بین مطالعه م بیشتر از چندساعت نشه
آخر شبی متوجه شدم بند ساعتم باز شده و یه جایی افتاده
شروع بدی نبود، ولی فردا مجبورم کل کتاب فارماکولوژی کاتزونگ رو بخونم
فکر میکردم پسر هرچی بزرگتر شه من راحت تر میشم ولی کاملا اشتباه فکر میکردم الان داره سینه خیز میره و تلاش برای چهاردست وپا رفتن :) 
همش باید دنبالش باشیم مبادا اسیبی ببینه 
درواقع نگهبانش شدم بنده -_-
همه ی کارام یا نصفه میمونه یا کلا میمونه 
بقیه مامانا چیکار میکنن ؟ 
تا میام ظرف بشورم گریه اش درمیاد و مجبورم برم ببینم چه خبره و ... 
بسم الله مهربون :)
+ چند روزی که رفتم مسافرت حسابی از درس خوندن افتادم و کلی مطالب نخونده دارم الان. حتی اگه تا لحظه ی امتحان هم بی وقفه بخونم بازم تموم نمیشه و مجبورم یه مطالبی رو حذف کنم. حالا وسط این همه مطلب دچار وسواس خوندن شدم و هی برمیگردم عقب دوباره میخونم، سوال برام پیش میاد، میرم سرچ میکنم :-|
++ همه چی بخیر گذشت خداروشکر :)
الهی که بخواین و بشه.
هدیه ویژه به کابران ویژه ما
هدیه ویژه تیم نرم افزاری پایگاه سایبری استان خوزستان به مناسبت شب یلدا.
بسته ویژه برنامه نویسی شامل: 
1-کامپونت اوقات شرعی2-فایل پیوست موقعیت جغرافیایی شامل طول و عرض هر شهر 3-فایل ویژه محاسبه طول جغرافیایی بصورت آفلایندانلود کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.netعنوان: کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.netحجم: 79.5 کیلوبایتتوضیحات: کامپونت ویژه محاسبه اوقات شرعی ویژه C# و vb.net
هیچ چیز در خلاء وجود ندارد. بدن ما شامل ارگانیسم های پیچیده ای است که دائما در حال حرکت هستند و مواد شیمیایی در آن با یکدیگر در تعامل و واکنش هستند.
گاهی اوقات مواد به صورت هم افزایی کار می کنند و بهترین ها را در کنار یکدیگر به ارمغان می آورند. و بعضی اوقات نیز، به صورت متناقض عمل می کنند، و برعکس سبب مشکلاتی میشوند که به طور کلی مضر است.
ادامه مطلب
داشتم فکر میکردم دیدم WooOow
کلی چیز این وسط عوض شده!
عادت های زیادی داشتم که همه عوض شدنو باعث شده لبخند بیاد رو لبم!
من یه آدمی بودم که هیچ وقت شب درس نمیخوند!چون بنظرش روز گیراییش خیلی بیشتر بود!الان همه چی عوض شده!هر وقت بیدار باشم میتونم و میخونم!
من یه آدمی بودم که همش با آدم ها درس میخوندم و تمرین حل میکردم!ولی الان شرایط جوریه که مجبورم تنه تمرکز کنم رو سوالا :)
به جز داستان کرونا و این فاصله های اجتماعی که پدید اومده ، داستان معده دردم باعث
مدیران محترم کانون
باسلام وتبریک دهه کرامت
باستحضار می رساند با توجه به حمایت ستاد عالی از ویژه برنامه های اوقات فراغت کانون شما از طریق رصد سامانه سجا شایسته است در اسرع وقت نسبت به ثبت برنامه ها ، کلاسها و کارگاههای پیش بینی شده در ایام تابستان 98 در راستای طرح غنی سازی اوقات فراغت بچه های مسجد اقدام نمایید.
ضمنا با اطلاع می رساند کانونهایی که فاقد کامپیوتر و اینترنت می باشد از ساعت 8 صبح لغایت 8 شب جهت ثبت برنامه ها به دفتر کانون معین واقع
فردا و پس‌فردا که بگذرد، چیزی از ماه مبارکش باقی نمی‌ماند. من می‌مانم و آرزوهای برباد رفته. همۀ اوقات فکریِ این خیالِ خامم که از فردایِ ماه رمضان، شروع می‌کنم به کارهایی که تویِ ماه مبارک از خدا خواسته‌ام موفقم بدارد در انجام دادن‌شان. 
آدمی همیشه در حال فریب‌دادن خودش است. اصلا تا خودت را نفریبی، نمی‌توانی دیگران را بفریبی. درست و حسابی که فکر کنی می‌بینی ماه رمضان، به‌ترین اوقاتی بوده که همان چیزهایی را که از خدا خواسته‌ای، شروع کن
واژه تفریح معادل کلمه Recreation انگلیسی می‌باشد که به معنای کار جدیدی کردن یا از نو خلق کردن می‌باشد. این کلمه در فارسی از ریشه لغوی فرح به معنای شادی و شادمانی و سرور می‌باشد و در فرهنگ عمید به معنی خوشی و شادمانی کردن آمده است. واژه تفریح اغلب با اوقات فراغت همراه می‌باشد. در واقع اوقات فراغت را اگر ظرفی بزرگ تصور کنیم، انواع فعالیت‌های تفریحی مظروف آن می‌باشند.
فعالیت‌های تفریحی بسیار متنوع و گوناگون هستند و هر کدام به نوعی می‌توانند در
در راستای آشنایی کودکان با سبک زندگی قرآنی و با توجه به اهمیت غنی­سازی صحیح اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان، موسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین در نظر دارد طرح آموزشکده قرآنی خود را با محوریت کلاس­های آموزش قرآن در تابستان امسال برگزار نماید.
ادامه مطلب
 
هو
__
 
نمیدونم به این که از تابستون متنفرم ربطی داره یا نه. اما چند سالی میشه که یه اتفاقاتی رخ میده که تابستونا حالم خوب نباشه. البته که گرما هم افسرده م میکنه. و این روزا که مجبورم با یه دست زندگی کنم کلافه ترم از همیشه. وقتی مجبورم صبح که از خواب بیدار میشم، جودی آبوت طور تا ظهر یا شاید بعدازظهر صبر کنم که احسان از سرکار بیاد و موهامو ببنده برام. که تازه اونجوری که دلم میخواد نتونه و بعد از کلی کلنجار رفتن یه چیز سر هم بندی شده تحویلم بده! و ب
خیلی دور از اینجا در یک سرزمین پادشاهدختر کوچولو زندگی میکرد که بال های طلایی رنگ داشت.وقتی مردم روستااونو دیدن گفتند: 《اوه، اون متفاوته》و اونها به دختر یه خونه زیبا نشون دادند که توی سیاره مریخ بود.و آنها گفتند:《 بیا اینجا و برای همیشه زندگی کن》و دختر جوان گفت:《 زندگی توی مریخ با اینجا فرق میکنه راحت، تمیز و خوشگله. آه،آره》ولی...ولی چجوری به اونجا میری؟کجا میشه تاکسی گرفت؟کدوم اتوبوس رو باید سوار شد. درسته؟و..و وقتی رسیدی به اونجا از کجا
دیدمت از دور
خسته بود پاهات
گفتی از دست این آدما خسته ام
زخماتو شستم، بالتو بستم
.
.
گفت شنبه میاد تهران. یکی دو روز کار داره.
گفت سعیدم اینجاست باهم میاییم
من ولی نمیدونم چرا فقط گریه ام گرفت..
میدونم نمیبینمش.
.
.
نذار بمونه غمت رو دلم عشقِ دردسرساز..
چرا انقد گرفتار توعم؟
میگی باید برم اما
نمیتونی
نمیتونم
.
.
متنفرم از اینکه حتی اینجاهم مجبورم خودمو سانسور کنم..
.
.
سعید پست گذاشته بود تو یه تیکه اش این آیه رو نوشته بود "و ان لیس للانسان الا ما سعی"
+با مامان در مورد قیافه ی من صحبت می کردیم و طبق معمول اصرار داشت که شبیه خودشم. هیچ وقت دلیل اصرارش رو نمی فهمم وقتی که چشم های روشن اون و چشم های قهوه ای من، و همینطور پوست روشن اون و پوست سبزه ی من مهر تائیدی بر حرفای منه: مامان من شبیهت نشدم!
اما معمولا تسلیم نمیشه و بعد از کمی فکر کردن با حالت پیروزمندانه ای میگه موهات! ببین، فر موهات مثل منه، بعد میگی شبیهم نیستی!
مامان هیچ وقت برنمیتابه که قیافه ی من بیشتر به خانواده ی پدری کشیده و هر بار که
به راستی چرا باید اوقات فراغت مطالعه و بررسی شود؟
به این خاطر که فراغت برای مردم مهم است. فراغت مهم است چرا که ما به مقداری از آزادی نیازمندیم تا بتوانیم خود را درک کنیم و برای خودمان باشیم. فراغت مهم است چرا که ما به تحول و حفظ روابط با دیگران بر پایه‌ای فراتر از اجبار نیاز داریم. از آنجا که ما برنامه‌های خود را تنظیم و کنترل می‌کنیم، اولویت‌های خود را توسعه و رشد می‌دهیم و تا حد امکان در جستجوی ساختن یک زندگی کامل و غنی برای خودمانیم. این ف
بذار دقیقا بهت بگم.
من دختری ام که 
دوستی هاش پایدار نیست یا خیلی کم رنگ میشه.
بیشتر اوقات همه جا یکم خجالتی و مظلوم بنظر میرسه که این یکی یه ذره داره بهتر میشه.
دوست صمیمی هاش کم هستن.
همه جا یکم خسته و بی حال بنظر میرسه.
آرومه.
گاهی اوقات میترسه.
بیشتر پسر هارو قبول نداره و خب هر پسری رو نمیپذیره.
کم بود پدر داره.
به آفایون سن بالا حس داره چون فکر میکنه میتونن پناهنده ش باشن همین.
و جدیدا این تفکرش داره از بین میره
احمق هست. تو روابط
تو جمع های جدی
از حساب اینترنت مخابراتم 120 گیگ اینترنت مانده است و دو روز هم زمان. چیزی که از دفعات قبل یادم مانده این هست که اگر استفاده نکنم حتما گیگ ها می سوزد.
به خاطر کارم و وبگردی مجبورم ماهیانه حجم زیادی بخرم. اما در ده روز گذشته با قطع شدن اینترنت بین الملل عملا نتوانستم استفاده کنم.
الان هم تنها کاری که می توانستم باهاش بکنم دانلود بیخودی بود.
فکر کردم تعدادی فیلم دانلود کنم. اما ازکجا؟
آخرش دست به دامن آپارات شدم
این هم از ماجراهای ما و ج.ا و حق الناس
سوفٹ وئر: موبائل اپلکیشن
ترتیب، تحقیق و سوفٹ وئر انجینئر:غلام رسول ولایتی روندو بلامیک
ورژن: v 1.0
روندو کے دائمی اوقات نماز کا کیلینڈر یہاں سے ڈاؤنلوڈ کیجیے ، اور کسی مسئلہ کی صورت میں ہم سے رابطہ کریں۔ یاد رہے ایپ میں کوئی وائرس موجود نہیں ہے کیونکہ گوگل پلے سے ڈاؤنلوڈ نہ ہونے کی صورت میں آپ کا موبائل اس کو قبول نہ کرے ، تو اس کیلیے اندر موبائل سینٹنگ سے آف کیجیے ۔
ادامه مطلب
هوس کردم کتاب گفتگوی رولینگ استونو دوباره بخونم دلم سونتاگو میخواد. یا مثلا فیلمهای مصاحبه اشو ببینمو بفهممو کیف کنم. آخ خدا که اگه زبان میخونم واسه همین چیزاشه یا حتی کتاب علیه تفسیرش یا درباره عکاسیشو بخونم باز. انگار دلم تنگ شده باشه دلم میخواد های های براش گریه کنم. یا مثلا نوشته های استادمو بخونمو بغض کنم که تموم شدن  :( به جاش حالا دارم بدایة رو میخونم که خیلی چیزاشم چرته :/ اخه ستم نیست؟؟ ولی برای  رسیدن به یسری اهدافم مجبورم یسری چیزار
جهت دریافت فرم های مورد نیاز در کلاس های اوقات فراغت تابستان 98  یر روی لینک زیر کلیک نمائید :

فرم های مورد نیاز کلاس های اوقات فراغت در قالب word
فرم های مورد نیاز کلاس های اوقات فراغت در قالب pdf

 از کانونهای برگزار کننده  کلاس های اوقات فراغت تابستان 98 تقاضا می شود به منظور برنامه ریزی مناسب و بازدید از کلاس
های تابستانی و زمانبندی برنامه های جانبی هر چه سریعتر نسبت به تحویل فرم
برنامه هفتگی کلاس ها به کانون ندای اسلام (معین مساجد شهرستان خل
مجبورم بود خانمم رو ببرم مطب شخصی متخصص ، زخمی که رو پوست رانش بود ورمش بدتر شده بود و دردش غیر قابل تحمل بود، ساعت 10صبح بود زنگ زدم نوبت بگیرم منشی دکتر گوشی رو برداشت و خیلی سریع گفت ساعت 10.30شب بیاین، گفتم اگه میشه اول وقت نوبت بدین بیمارم درد پاش خیلی زیاده، منشی گفت نمیشه و
ادامه مطلب
دوستان مجبورم کم کم بنویسم. 
خلاصه کنم اون خانم دکتره منو فرستاد دوباره آزمایش خون دادم. سونو دادم تو سونو الکی نوشتن مایع آمنیوتیکم کمه تا بهانه ای برای سزارین بشه. بعدش دکتر بهم گفت برو فلان بیمارستان بگو بچه م تکون نمیخوره تا ازت نوار قلب بچه بگیرن. میخواست یرام پرونده سازی کنن تا به موقع ش ازش استفاده کنن و سزارین بشم.
منم با اون حال نزارم رفتم بیمارستان رفتم بخش زایشگاه. بچه من خوب تکون میخورد همزمان که داشت تکون میخورد گفتم نگرانم بچه م
سال ها گذشت...
فهمیدم همیشه اونی که میخوای نمیشه!
فهمیدم هرکسی که باهاته الزاماً "دوستت" نیست!
فهمیدم کسی که تو نگاه اول ازش بدت میاد یه روزی میشه صمیمی ترین دوستت و بلعکس!
فهمیدم که بی تفاوتی بزرگ ترین انتقامه...
تنفر یه نوع عشقه، دلخوری و ناراحتی از میزان اهمیته!
غرور بزرگ ترین دشمنه،
خدا بهترین دوسته و خانواده بزرگ ترین شانسه!
سلامتی بالاترین ثروته...
آسایش بهترین نعمته...!
فهمیدم "رفتن" همیشه از روی نفرت نیست...
هرکی زبونش نرمه دلش گرم نیست!
هرک
در روز سه شنبه 98/3/7 راس ساعت 11 ظهر جلسه ای با حضور آقای فرهادی رئس اداره آموزش و پرورش شهرستان الشتر و یوسفوند معاونت پرورشی و فرهنگی،کارشناسان فرهنگی هنری و قرآن و عترت اداره آموزش و پرورش،  در  محل اتاق مدیریت اداره  آموزش و پرورش این شهرستان جهت فعالیت های اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان 98-97برگزار گردیددر مجموع تعداد 12 پایگاه تابستانی شامل کلاس های قرآنی ، فرهنگی و هنری و ورزشی در ایام تابستان 1398 در قالب کلاس های اوقات فراغت فعالیت خو
در اینجا به صورت خلاصه تحت عنوان ویژگی‌های اوقات فراغت راجع به این موضوع نوشته‌ام اما خب حس کردم نیاز است به شکل کاملتری راجع به این مطلب بنویسم به خصوص زمانی که راجع به این موضوع سرچی انجام دادم متوجه شدم این موضوع را بسیاری از سایت‌ها اشتباه توضیح داده‌اند مثلا سایتی آمده بود کارکردهای اوقات فراغت را به عنوان ویژگی‌های آن توضیح داده بود.
واژه فراغت در زبان محاوره و ادبیات عامه دارای چند معنی متفاوت است مثلا یک معنی آن فارغ بودن، فراغت
امروز خیلی احساس تنهایی کردم. بیشتر از قبل. اینکه نتونی آرزوهات رو به واقعیت تبدیل کنی، واقعا دشواره. دیگه تحمل هیچی رو ندارم. فقط دارم زندگی می‌کنم چون مجبورم. چون محکومم به ادامه دادن و من هیچوقت دلم نمی‌خواست اینطوری بشه. اتفاقات خوب، قرار نیست بیوفتن انگار و اگرم بیوفتن، همیشه یه درصدی هست که آدمو راضی نگه نداره. تبدیل شدم به ابزاری که بقیه فقط ازم استفاده می‌کنن و وقتایی که بهشون نیاز دارم، حتی یک نفرم پیدا نمیشه که کمکم کنه. همین، ذهن
اگر سرنوشت طرح بی رنگی باشد که قبل از تولد من کشیده شده باشد مطمئنا رنگ آمیزی اش به دست من است
و پروردگار طرح زننده وقتی از خوش رنگی طرحش توسط من لذت ببرد کنار طرحش کاغذهای بیشتری میچسباند و طرح را زیباتر از قبل توسعه میدهد
و هر جای طرح زندگی که رنگها را خارج از خطوط برده باشم پاک میکند و مجبورم میکند دوباره رنگ آمیزی کنم مانند الگوهای تکرار شونده ای که روانشناسان میگویند
باید در رنگ آمیزی طرح های تکراری رنگهای جدید را به کار ببرم نه رنگی که ق
همراه با تغییرات شیوه زندگی در جهان امروز، اوقات فراغت به نیاز خاصی برای جوامع بشری تبدیل شده است. اوقات فراغت یک تجربه درونی است که منجر به احساس تازگی و بهبودی می‌شود و روحیه افراد را افزایش می‌دهد. اوقات فراغت فقدان فشار و تعهد شغلی و استفاده خلاق از زمان است که از نظر تورکیلدسن دارای سه جنبه کاربردی و اساسی است: آرامش، سرگرمی و پیشرفت.
آرامش: این طبیعی است که افراد بعد از شرکت در فعالیت فراغتی احساس آرامش داشته باشند. فردی که به شهربازی
نرم افزار اوقات نماز مریوان
اوقات نماز این نرم افزار طبق طومار ساعت تنظیم شده توسط علمایان
فقه امام شافعی به وقت ثابت ایران و به افق مریوان و اورامان میباشد
قابل توجه روزه داران محترم کمترین فاصله بین طلوعین در نظر گرفته شده است لذا بهتر است پانزده دقیقه
قبل از اذان امساک نمایند
نماز صبح تا طلوع آفتاب میماند و بعد از آن باید قضا شود
این نرم افزار در دو پلتفرم اندروید و ویندوز موجود است

نسخه اندروید :

نسخه ویندوز :


جعبه دانلود :
220Kb دانلود
نرم افزار اوقات نماز مریوان
اوقات نماز این نرم افزار طبق طومار ساتع تنظیم شده توسط علمایان
فقه امام شافعی به وقت ثابت ایران و به افق مریوان و اورامان میباشد
قابل توجه روزه داران محترم کمترین فاصله بین طلوعین در نظر گرفته شده است لذا بهتر است پانزده دقیقه
قبل از اذان امساک نمایند
نماز صبح تا طلوع آفتاب میماند و بعد از آن باید قضا شود
این نرم افزار در دو پلتفرم اندروید و ویندوز موجود است

نسخه اندروید :

نسخه ویندوز :


جعبه دانلود :
220Kb دانلود
مدیران محترم کانونهای مساجد شهر و روستا ی شهرستان خلیل آباد
حضور شما را در جلسه توجیهی اوقات فراغت 98 ( با حضور کارشناسان استانی )
در مورخه 98/3/26 روز یکشنبه هفته آینده ساعت 9 تا 11 صبح ارج می نهیم.
مکان : سالن آمفی تئاتر اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان خلیل آباد
حضور شما در جلسه الزامی بوده و در پرداخت کمک هزینه اوقات فراغت سالجاری موثر خواهد بود .
منتظر ارائه طرح ها و ایده های فرهنگی شما نیز هستیم.
روابط عمومی کانون معین مساجد شهرستان خلیل آ
یا رحمان 
من یه آدم زود رنجم و آرام و البته خسته ... 
من یک فاطمه ی خسته م این روزا تا یک فاطمه ی خوشحال 
حالم از این روزا داره بهم میخوره اما مجبورم به اظهار خوب بودن ... 
من جایی باختم که فکرکردم دارم به آرزوهام میرسم ... 
من خیلی وقته صبر کردم و خسته شدم 
اما انگار باز هم باید صبور باشم 
و تنها تو خدای مهربان من از دل ها و رفتار ها و قصد های آگاهی 
و دلم فقط به بودن خودت گرم میشود از سردی این روزها 
موقعه ظرف شدن بهت گفتم پناه من فقط خودتی خدا 
و تا
من اکثر اوقات یه حالت یکنواخت دارم تو رفتارم یعنی نه خشمگینم نه خیلی خوشحال و شاد.بعضی ها مثل دخترخاله م رو که می بینم مثلا بعضی روزها شاد هستن بعضی روزها خیلی انگار سرحال نیستن اینجوری آدم می دونه فلانی الان خوشحاله یا ناراحت ولی من اینجوری نیستم یعنی می شه گفت همیشه یه جور هستم.یه بار یکی از دوستام گغت نمی دونم تو الان خوشحالی یا ناراحت.
شما کدوم رو ترجیح می دین؟یکی که اکثر اوقات یه جوره یا یکی که نمی تونه مثلا یه روز باهاش صحبت کنی ولی یه رو
نرم افزار اوقات نماز مریوان
اوقات نماز این نرم افزار طبق طومار ساتع تنظیم شده توسط علمایان فقه امام شافعی به وقت ثابت ایران و به افق مریوان و اورامان میباشدقابل توجه روزه داران محترم کمترین فاصله بین طلوعین در نظر گرفته شده است لذا بهتر است پانزده دقیقه  قبل از اذان امساک نمایندنماز صبح تا طلوع آفتاب میماند و بعد از آن باید قضا شوداین نرم افزار در دو پلتفرم اندروید و ویندوز موجود است
نسخه اندروید :نسخه ویندوز : 
جعبه دانلود :223Kb   دانلود نس
به معنای واقعی از اینکه هیچ راه دیگه ای نیست افسرده گشته ام:(
نمیدونم چیکاارکنمم نمیدونم نمیدونم. 
وای توروخدا یکی بهم راه بگه. مغز من کشش نداره. دیگه مغزم به هیچ جا نمیکشن.  شیطونه میگه به همینا بگو یا هیچی. من پیش هر دوتاشونم نشونم دادند.
راه دیگه ای به ذهنم نمیرسه جز پذیرفتن همین، ببین فقط یک بار کوثریک بار، میری میگی سلام، فلان و راهنمایی همین همییییییین همییییییین ادامش نمیدی. حیف که ادمای دهن لقین. من که میگم الان همین دو جکله ای که تصمیم
برای این پروژه مجبورم  پردازش تصویر یادبگیرم؛ چیزی که می‌شه گفت حدود 100 درصد به‌ش بی‌ربطم. ولی خب من از هرچیزی که به انتقال جرم، ترمودینامیک و عملیات واحد [ اعم از یک و دو] ربطی نداشته‌باشه استقبال می‌کنم1. 
فکر کنم از همین لحظه ح. رو کم‌تر نفرین کنم به خاطر این نونی که تو دامن‌م گذاشت.2 

1: سوالی که ممکنه برای مخاطب پیش بیاد، اینه که «شما اصن چرا رفتی این رشته رو خوندی؟» و پاسخ اینه که می‌خوام برم والیبال ببینم. 
2: با این حال مطمئنم که داری
دوست داینا به مسافرت رفته است، داینا به او قول داد تا از سگش مراقبت کند. او خیلی هیجان زده است . او می داند که مراقبت از یک سگ سرگرمی جالبی است و البته می داند که اینکار زحمت دارد.
 
داینا باید هر روز به سگ کوچولو غذا بدهد، زیرا او همیشه گرسنه است. سگ قهوه ای هر روز کلی غذا می خورد و هر روز بزرگتر و بزرگتر می شود.
 
داینا باید هر روز به او یک ظرف آب بدهد. آب تازه و خنک خیلی دلچسب است. بعضی وقتها هم سگ کوچولو دو تا ظرف آب می خورد.
 
مراقبت از سگ کوچولو
 
در مورد انواع اوقات فراغت در پست‌های قبلی صحبت کرده‌ایم و دسته بندی‌های مختلفی که در این زمینه وجود دارد مثل فراغت خلاق یا غیرخلاق، فراغت مدرن یا سنتی، فراغت جدی یا غیرجدی، فراغت سالم و غیر سالم و غیره را ارائه داده‌ایم. برخی دسته‌بندی‌ها به سادگی ارائه فراغت در دو دسته فراغت درون و برون خانگی است که فعالیت‌هایی نظیر تلویزیون دیدن درون خانگی قاعدتا محسوب می‌شود و سینما رفتن نظیر فعالیت برون خانگی است. اما برخی از محققان فراتر رفته‌ان
خیلی وقته دورم از بلاگشاید ۳ یا ۴ ساله
شرایط مجبورم کرد دور باشم
حذف شدم حذف کردم
از زندگیِ خیلیا حذف شدم
خیلیارو خودم حذف کردم
خیلی چیزارو خودم حذف کردم
این بلاگم یکی از اون خیلی چیزا بود
قاعدتا نباید ۱۹ و ۲۰ سالگی ادم اینجوری بگذره
نباید غم جای شادیاشو بگیره
ولی گذشت
الان ادمایی رو تو زندگیم دارم که خیلی با ارزشن
ادمایی ک موندن
ادمایی که سعی داشتن لبخندو مهمون لبام کنن
ادمایی که نابن و دوست داشتنی:)
هیچی اونجوری که میخواستم نشد
ولی من هنوزم
مشکلات ناشی از کیفیت بد لوله های آب
گاهی اوقات به خاطر شرایط آب و هوایی و گاهی اوقات به خاطر مصالح نادرستی که در اسکلت ساختمان استفاده شده است رطوبت و نم ناشی از آب و یا هوا به راحتی به دیوارهای خانه نفوذ می‌کند و خسارت‌های جبران ناپذیری را به بار می‌آورد. یکی از مهم‌ترین نکاتی که معماران هنگام ساخت اسکلت دیوارهای خانه باید به آن توجه کنند استفاده از مصالح سبک و در عین حال عایق حرارت، صوت و رطوبت است. علاوه بر این موقعیت مکانی خانه نیز بسیا
خب،
الآن که دارم اینا رو تایپ میکنم، یک پست وبلاگ نیست! بیشتر حال وقتی رو دارم که مجبورم بشینم و پیک نوروزی رو حل کنم!
کریس تماس گرفت و "تکلیف" کرد که حتماً یه چیزی بنویسم.
خب آخه چرا؟! :)
یاد "جان واتسون" می افتم که وقتی دکترش بهش گفته بود اتفاقاتی که برات می افته رو بنویس، جواب داد: "هیچ اتفاقی برای من نمی افته"!
...
اوقات فراغت زمانی برای فرهنگ سازی


یکی از مهم ترین جهات اهمیت آن این است که بهترین زمان ها برای القای فکر
و اندیشه و فرهنگ مورد قبول خود به افراد و جامعه، اوقات فراغت آنان است. با مدیریت
اوقات فراغت افراد می توان باورها، ارزش ها، رفتارها و امیال و خواسته های شان را به
سمت و سوی مورد نظر سوق داد. بیشترین سرمایه گذاری های فرهنگی در بسیاری از کشورهای
پیشرفته در روزگار حاضر بر روی ساخت فیلم و سریال و کارتون و انیمیشن و اسباب بازی
و سرگرمی های مختل
گاهی آدم اتفاقی و بدون این‌که دست خودش باشه رفتار آدم‌های دیگه رو قضاوت می‌کنه،من هیچ‌وقت دلم نمی‌خواست و همچنان خواهان این نیستم که کسی رو از بابت رفتارش یا هرچیزی قضاوت کنم ولی یه وقتایی پیش میاد که با مسئله‌ای دارم اذیت می‌شم،مگه نمی‌گفتن صحبت کنید و رفعش کنید؟من حس می‌کنم از زمان کوتاهی که از صحبت کردنم می‌گذره همه‌چیز به‌طور وارونه‌ای اذیت‌کننده‌تر شده،اصلا می‌گم نکنه خودم هم از اون همه صحبت نمی‌دونستم چی می‌خوام و صرفا ر
گاهی آدم اتفاقی و بدون این‌که دست خودش باشه رفتار آدم‌های دیگه رو قضاوت می‌کنه،من هیچ‌وقت دلم نمی‌خواست و همچنان خواهان این نیستم که کسی رو از بابت رفتارش یا هرچیزی قضاوت کنم ولی یه وقتایی پیش میاد که با مسئله‌ای دارم اذیت می‌شم،مگه نمی‌گفتن صحبت کنید و رفعش کنید؟من حس می‌کنم از زمان کوتاهی که از صحبت کردنم می‌گذره همه‌چیز به‌طور وارونه‌ای اذیت‌کننده‌تر شده،اصلا می‌گم نکنه خودم هم از اون همه صحبت نمی‌دونستم چی می‌خوام و صرفا ر
حس تملک من به زندگی و علاقه م برای دنبال کردن خودم از چیزی نشات میگیرد که همواره مورد تهدید است.
لذا اکنون که در اوج زندگی ام قرار گرفته م و ترس هایی که به واقعیت تبدیل شده بودند، دروغین از آب درآمدند و دوست های رفته، برگشته اند؛ مجبورم که همواره خودم را برای شرایط بحرانی آماده نگه دارم و به خود یادآور شوم هر رخدادی در این دنیا از زنجیره ای از اتفاقات و کمی جادو تغذیه میکند. جلوی زنجیره اتفاقات را نمیتوان گرفت که هر عملی جزئی از همان زنجیره است
امروز مثل روزای قبل که میرفتم بیمارستان بیدار شدم رفتم حموم بعدشم رفتم اونجا خیلی تاخیر داشت اخرم فهمیدیم دکتر حالش خوب نیست نمیتونه بیاد منم مجبور شدم به کسی دیگه دکتر عمومی نشون بدم که گفت دیگه نیاز به پانسمان نیست فقط اگه مجبورم برم بیرون یه پارچه نخی روش بپیچم بعد لباسو بپوشم. معضل شلوار لی پوشیدنم حل شد :دی.
بعد که اومدم ساعت ده این طورا بود فکر کنم تازه شروع کردم تا دوازده یک کل کارامو کردم به غیر از کتاب که بعدش کتابو شروع کردم یه ذره د
از یه فروشگاه اینترنتی برای n امین بار خرید کردم. اشتباهی جای یکی از چیزایی که سفارش دادم، یه چیز دیگه فرستادن که قیمتش بیشتر از دو برابر چیزی که سفارش داده بودمه. اتفاقا بازش هم کردم. :) چون فکر کردم همونه که می خواستم.
زنگ زدم گفتم، می خوام بقیه پولتون رو بدم؛ چیکار کنم؟ گفتن تقاضای مرجوعی بده ولی توی توضیحات بنویس. 
توضیح رو نخونده یارو تایید کرده که مرجوع کنم، درصورتی که به خاطر باز کردنش شرایط مرجوعی نداره. 
منم درخواست مرجوعی رو کنسل کرد
بعد از پنج ماه، هنوز تو محیط کار باید عینک بزنم 
رنگ شیشه های عینکم عملا فرق کردن و برای این کار هزینه دادم :( 
مدام قطره می ریزم و از یه طرف مجبورم این کار رو بکنم از اون طرف این کار باعث وابستگی چشمم میشه 
یا هم باید تو محیط کار عینک بزنم تا چشمم خشک نشه 
هی خدا 
اوایل با خشکی میساختم و می گفتم طبیعیه و به همه پیشنهاد می دادم 
اما الان همه ش به همه میگم عمل نکنین و سر بی درد رو دستمال نبندین 
هرررررر کاری انجام میدم همینه 
هی شکر 
مثل ازدواجم که
به نام او...
چند وقته که ذهنم جمع نمیشه و از پراکندگی رنج میبرم که هر چند اون هم عالمی داره واسه خودش!
امشب مهمون داشتم و امان امان اماااان!!
قبل اینکه مهمون های اکی بدن که میان؛ میخواستم برم سینما تنهایی و با این ترسم مقابله کنم ولی خب نشد!
این روزا که زودتر اومدم تهران و بیکارم؛خیلی فکر کردم به خیلی چیز ها!
خیلی جیزا خوندم خیلی چیزا گوش دادم
خیلی حس های یهویی درونم به وجود میاد!همون حس هایی که سعی میکردم نبینم و بعد خودشون میان جلوی چشمم و مجبور
توی اوقات بیکاری و فراغت و یا زمانی که حوصله تون سر رفته این سایت هایی که در ادامه معرفی میکنم میتونن براتون مفید باشن! این سایت ها جنبه تفریحی دارن و صرفا برای سرگرمی شما ساخته شدن! پس این مطلب رو از دست ندین و ادامه مطلب رو دنبال کنین: 
ادامه مطلب
جفری دومازدیه (Joffre Dumazedier) متولد 30 دسامبر 1915 است و در یک خانواده متوسط ​​در شمال فرانسه به دنیا آمد. او دانش آموخته دانشگاه سوربن است. وی در سال 1954، گروه مطالعات تفریحی و فرهنگ عامه را تأسیس کرد. در سال 1956 در آمستردام، وی با حدود بیست جامعه شناس آلمانی، آمریکایی، انگلیسی، برزیلی، هلندی، روسی و یوگسلاوی سابق، کمیته تحقیق در مورد اوقات فراغت، به عنوان مؤلفه ای از انجمن بین المللی جامعه شناسی را ایجاد کرد. او در 25 سپتامبر 2002 چشم از جهان بست و در
گاهی اوقات، از مدرسه که بر می گردم، راهم را کمی کج می کنم و یکراست به خانه نمی روم؛ برای دیدن لک لک ها. پاتوق شان، آن سوی محله فرهنگیان است؛ یعنی دشت های کشاورزی. از دیدن شان هیچگاه سیر نمی شوم؛ زیرا مرا به یاد خدا می اندازند. بی تعارف بگویم، پرواز لک لک ها گرچه بی صداست اما همانند صدای خوش منشاوی است؛ چه وقتی که «اوج» می‌گیرند در آسمان و چه وقتی که «فرود» می آیند بر زمین.¹ از زیبایی شان که چیزی نمی گویم. گاهی اوقات، شک برم میدارد که مبادا برف از
مـیلـیـون‌ها بـار تا به حال شنیده‌اید: ورزش کردن برایتان خوب و یـکـجـا نشـسـتن و تلویزیون تماشا کردن برایتان بد است. امـا در کـنـار ایـنـکـه به شما کمک می‌کند تا کالری بیشتری سوزانده و خوش اندام‌‌تر شوید، چه فواید دیگری دارد؟ در ایـنجـا می‌خواهیم فواید مهم ورزش کردن را برای شما بازگو کنیم.    آمادگی جسمانی خوب می‌تواند به شما کمک کند که از اوقات فراغت بیشتر لذّت ببرید. فردی که بدنی متناسب و ورزیده دارد، کمردرد ندارد، فشار خون بالا ندا
 
✳ اوقات شرعی ماه مبارک رمضان به افق رامهرمز - منطبق با فرمول مورد تائید مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران - با احتساب شنبه به عنوان روز اول (احتمالی) ماه مبارک
 
 
روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی رامهرمز
ما را در پیام رسان سروش دنبال کنید 
https://sapp.ir/rumezidoوبلاگ اداره تبلیغات اسلامی رامهرمزhttp://ramhormoztablighat.blog.ir
صفحه اینستاگرام اداره تبلیغات اسلامی رامهرمز 
https://instagram.com/nehzat_ramhormoz
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
دونفر با هم حرف می زدند...یکی خدا و دیگری بنده. کلمات رد و بدل شده حکایت از مسلط بودن خدا و مرتبه بلند او داشت.
بنده گفت: خدایا هر چیز برای من سخت است برای تو راحت است... تو مسلطی ولی من در سلطه تو راحتم
خدا گفت: تو را برای خودم ساختم... مخلوق طاغوت شکن من... با اذن من مختصات قدرت را عوض کن.
طاغوت گفت: بی اذن من حق ایمان آوردن به خدا را نداشتی...
بنده گفت: خدا با آن همه قدرت مجبورم نکرد...تو ه
بیدار شدن از خواب با معده درد موضوع خوشایندی نیست و موجب می شود تا روز بدی را آغاز کنید. معده درد ممکن است مانند نفخ یا احساس سوزش به نظر برسد و گاهی اوقات با حالت تهوع همراهی می شود. دلایل بسیاری می توانند موجب معده درد در صبح شوند. گاهی اوقات باید برای بررسی دقیق و شناسایی عامل مشکل آفرین به پزشک مراجعه کنید.


به گزارش :
ادامه مطلب
مفهوم شناسی
اوقات فراغت


فراغت، در لغت
به آسایش و آسوده شدن از کار روزانه معنا شده است. در لغت لاتین نیز فراغت، معادل
«leisure» به
معنای رخصت و رهایی از اشتغال و کار آمده است. در اصل، اوقات فراغت، فرصت هایی است
که انسان مسئولیت پذیر هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نیست و زمان در اختیار
اوست تا با میل و انگیزه شخصی به امر حاضر بپردازد.


 در تعریف اوقات
فراغت، مفهوم رضایت، انگیزه و عامل انتخاب، نقش اساسی دارد. در حقیقت برجسته ترین ویژگی
اوق
رفته بودم دفتر مهندس که گزارش سامانه رو بدم؛
" به نظر من، دانش و توانایی شما بسیار بیشتر از خیلی از افرادی است که اینجا هستن. من دیدم و میدونم شما کارهای زیادی در همه بخش های سازمان انجام دادی اما ما هم نمیتونیم کارهایی که شما در ادارات دیگه انجام دادی رو با این بودجه کم و محدود جبران کنیم و من مجبورم این بودجه رو اول برای افراد خودمون که خیلی خوب کار میکنن بزارم. البته دفتر هم خیلی وقته کاری به شما نسپرده و من هم همین چند روز پیش با مدیر کل صحبت
این روزا قهوه خور قهاری شدم. تصور کن منِ از تلخی گریزون.هنوزم هستم اما مجبورم. یعنی امیدوارم اثری داشته باشه. خب درست کردنشم یادگرفتم. مجبورم قهوه بخورم چون این روزها خوابم زیاد شده و شدت گرفته. و من دلم میخواد تمام روز رو بخوابم و تواناییش رو هم راستش بدست آوردم  و دست خودم نیست در عوض بیدار موندن دست خودمه که باید یجوری درگیر بشم باهاش چون راحت نیست و ما مدام باهم کشتی میگیریم. خلقم اومده پایین همه چیز داره این موضوع رو بهم یادآوری میکنه. ام
گاهی اوقات هست..
مردم کصشر میگویند..حرف دهانشان را نمیفهمند و فقط ور ور میکنند
به من اعتماد کنید!!
آنها فقط ادعای فرهنگ و علم میکنند وگرنه در وقتش از هر بی فرهنگی بد تر هستند.
آنها با پوزه های کج و وج و چشم هایی که از حدقه در آمده با آن انگشت باریک و درازشان که در حال تکان خوردن است شروع به ور ور میکنند..
این آدم ها زر زدن هایشان را به پای "نصیحت" میگذارند و بدون اینکه شما را بشناسند ور میزنند.
آنها بیشتر اوقات خود را دانای کل میدانند و حس میکنند همه
بنام خدا
زکات علم :
اولین روزی که این وبلاگ را  ساختم  شوق و ذوق خاصی داشتم . چون دوست داشتم  علم  و تجربه ی خودم را  در اختیار  مردم  قرار  دهم  و عملا زکات علم ام  را پرداخت کنم. 
+
فرقی نمی کند فقیر باشیم یا ثروتمند  . شرعا  طبق دستور خدا  موظف هستیم زکات علم مان  را  بپردازیم.  
+
الان  کمی خسته ام . ولی  بازهم دوست دارم  دانش  و تجربه ی  خودم را با  کاربران  به اشتراک  بگذارم .   عملا  دوست  دارم زکات  علم ام را  تا پایان عمر  بپردازم . 
+
گاهی
جفری دومازدیه (Joffre Dumazedier) متولد 30 دسامبر 1915 است و در یک خانواده متوسط ​​در شمال فرانسه به دنیا آمد. او دانش آموخته دانشگاه سوربن است. وی در سال 1954، گروه مطالعات تفریحی و فرهنگ عامه را تأسیس کرد. در سال 1956 در آمستردام، وی با حدود بیست جامعه شناس آلمانی، آمریکایی، انگلیسی، برزیلی، هلندی، روسی و یوگسلاوی سابق، کمیته تحقیق در مورد اوقات فراغت، به عنوان مؤلفه ای از انجمن بین المللی جامعه شناسی را ایجاد کرد. او در 25 سپتامبر 2002 چشم از جهان بست و در
دیشب که شیفت بودم حساااااابی خسته شدیم.انقدرررررر مریض آوردن که تخت اضافی گذاشته بودیم بین تخت های خود اورژانس.  ۴ تا تخت اضافی گذاشته بودن ما بین تخت ها جوری که رفت و آمد سخت می شد.نمی دونم دیشب چه خبر بود که انقدر شلوغ شده بود.بیشتر از ۳۰ تا پذیرش داشتیم.دکتر می گفت من وقت نمی کنم به خوبی نوار قلب ها رو امضا کنم تو چه جوری نوار قلب می گیری؟
بعضی اوقات مغزم کار نمی کرد دیگه،  که از کدوم مریض نوار قلب باید بگیرم از کدوم نباید بگیرم.
از شلوغی اونج
به لطف اینترنت امروزه همه قابلیت آن را دارند که از بهترین منابع آموزشی برای برنامه‌نویسی برخوردار باشند. این منابع حتی گاهی اوقات رایگان است. البته این موضوع فارغ از آنکه می‌تواند بسیار مفید باشد، اما گاهی اوقات برای افرادی که به تازگی می‌خواهند کارشان را شروع کنند یک چالش اساسی است. این دسته از افراد با هر کلیک به یک مقاله یا یک ویدیوی آموزشی برخورد می‌کنند که در آن پیشنهادات مختلفی را ارائه می‌دهند.
ادامه مطلب
من که دوست دارم برم دانشگاه بشینم درس موردعلاقه مو بخونم، پژوهش کنم و مرز های علم رو بشکافم مجبورم برم کار کنم برم واسه چندرغاز منت این و اونو بکشم بهم کار بدن یا حتی واسه کار پیدا کردن دوره ای رو ثبتنام کنم تا چیزی یاد بگیرم که با روحیه ام سازگار نیست! 
به جاش خیلی ها که جاشون تو دانشگاه نیست دارن گند میزنن به پایه های علمی مملکت درحالی که هیچ اعتقادی به درس ندارن و یکی دیگه خرجشونو میده و غم پول ندارن!
چرا همه چی برعکسه؟ چرا واقعا؟
امثال من ن
مردم در سنین مختلف فراغت‌های متفاوتی دارند. سن تأثیر مهمی بر میزان مشارکت فرد در امور فراغتی دارد ولی این تأثیر بسته به فرد و نوع فعالیت متغیر است. نوع فعالیت‌های فراغتی در سنین مختلف متفاوت است. داشتن فرصت نیز بر مشارکت در سرگرمی‌ها موثر است و برخی افراد وقت کافی برای مشارکت در این نوع فعالیت‌ها را در اختیار دارند. فراغت کودکان  کاملا با فراغت جوانان و میانسالان متفاوت است. می‌توان فراغت از لحاظ سن را در این طبقه بندی قرار داد:
اوقات فرا
رحم اجاره ای چگونه انجام می شود؟
رحم اجاره ای به کسانی که قادر به فرزندآوری نیستند ، کمک می کند تا والدین شوند. این فرایندی است که نیاز به تخصص پزشکی و حقوقی دارد و همچنین یک روند پشتیبانی قوی در طول سفر.
از طریق IVF ، جنین در یک آزمایشگاه در یک کلینیک باروری ایجاد می شود. بعضی اوقات والدین مورد نظر از مواد ژنتیکی خود استفاده می کنند. بعضی اوقات ، اهدا کننده تخم مرغ لازم است. در کلینیک باروری ، 1-2 جنین در یک حامل حاملگی قرار می گیرد ، که نوزاد را به
از وقنی وارد هنرمندان شدم خیلی چیزا داره اتفاق میفته!
هم خوب هم ... خب نمیشه گفت بد چون بد نیست.
مثلا خوباش اینه که خیلی از کارایی که همیشه دوست داشتم انجام بدم ولی نشده رو الان باید انجام بدم.
مثلا همیشه دوست داشتم اهداف و آرزوهام رو یه جا بنویسم که الان نوشتم... یا دوست داشتم کاردستی درست کنم که الان دارم یاد میگیرم.
 دوست داشتم عقاب بکشم که کشیدم... 
بقیه ش هم اینه که از چیزایی که فراری بودم دیگه اینجا نمیتونم فرار کنم و بالاجبار باید انجام بدم.
اولین پستا همیشه نوشتنشون سخته و هیج وقت نفهمیدم چی باید توشون بنویسم...
اول از همه چرا ماهی های شهری؟ ماهی های شهر اسم یه آهنگ اسپانیایی قدیمیه که آخر این پست لینکشو میذارم. و حالا اینکه من چرا انتخابش کردم؟ چون اولین چیزی بود که به ذهنم رسید!
دوم: قبلا وبلاگی با همین اسم با یه آدرس دیگه داشتم اما اونجا خیلی به هم ریخته و مرتب بود برای همین تصمیم گرفتم خونه تکونی کنم و احتمالا تا مدتی فقط پستای قدیمی و عکسای قدیمی رو باید اپلود کنم.
سوم: چرا وب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها